سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عـطر ظهــور

آنکه تو را ندارد چه دارد و آنکه تو دارد چه ندارد؟

معنی چادر...

 

چادر معنیش این نیست که 

اون دختر عیبی داره و میخواد با چادر پنهونش کنه

چادر یعنی من همه زیبایی های دنیارا دارم

لطفا نگاهم نکن 

همه زیبایی هایم متعلق به "یک نفر" است

 

یک نفر



[ جمعه 93/11/10 ] [ 2:4 عصر ] [ شهیده ] نظر

مبارزه هنوز ادامه دارد....

جنگ تفنگ ها و تانک ها ....

سالهاست که تمام شده.....

ولی چفیه رهبرم داد میزند که...

مبارزه هنوز ادامه دارد..

من امروز...

اسلحه دستم نیست...

ولی تمام افتخارم این است که..

چادر بر سرم دارم

 

جنگ نرم

 

 



[ جمعه 93/11/10 ] [ 1:58 عصر ] [ شهیده ] نظر

هوای نفس

طرف اومد جلو بهم گفت:

مگه شما نمیگین سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم؟

گفتم:بله میگیم .حالا منظورت چی هست از این سوال؟

گفت:پس چرا این همه محکم به سینه ی خودتون می کوبید؟

باید دشمنای امام حسین رو محکم بزنید

بغض گلومو گرفت گفتم:

آخه دم دست ترین دشمن امام حسین هوای نفس خودمونه

ما به سینمون می کوبیم تا اول از همه  خودمون رو سرزنش کنیم که چرا نتونستیم

که چرا نتونستیم سربازی باشیم برا پسرشون صاحب الزمان

ما قبل از هر دشمنی میخوایم با هوای نفس خودمون بجنگیم

 



[ جمعه 93/11/10 ] [ 1:49 عصر ] [ شهیده ] نظر

آشوب

سلام خدا خیلی دوست دارم بازم فرصت حرف زدن رو بهم بدی

خدایا خودت میدونی من یه منتظرم

منتظری که  تو دلش آشوبه.....



[ پنج شنبه 93/11/9 ] [ 7:12 عصر ] [ شهیده ] نظر

شهدا بعداز شما چه کرده ایم؟

شهدا بعداز شما چه کرده ایم؟


نگاه هایمان "هرزه"

آغوش هایمان "هوس"

قول هایمان " بی اعتبار"

حرف هایمان "ناخالص"

عشق هایمان "پوشالی"

محبت هایمان "قلابی"

خوبی هایمان "تظاهر"

دیدار هایمان"تفاحر"

صورت ها "پررنگ"

سیرتها "بی رنگ"

شعار بدون "عمل"

قضاوت هایمان بدون "عدل"

و......

درکدام نقطه از انسانیت ایستاده ایم؟

آری شهدا این بود کارنامه مان شرمنده

 



[ پنج شنبه 93/11/9 ] [ 1:13 عصر ] [ شهیده ] نظر

التماس دعا

سلام خدمت همه بازدیدکنندگان عزیز

 راستش حالم زیاد خوب نیست دعا کنید دلم آروم بشه

اگه خدا بخواد یک ساعت دیگه باید برم عروسی

عروسی  که موسیقی داره

دعا کنید بتونم خودم رو با چیزی مشغول کنم

التماس دعای خیر

یازهرا

 



[ چهارشنبه 93/11/8 ] [ 5:40 عصر ] [ شهیده ] نظر

چت با نامحرم

در زمینه چت با نامحرم گفتنی است اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد، اشکال ندارد و الا حرام است.
احکام چت به قرار زیر است :


چت (Chat) در اینترنت به صورت گفتارى و یا نوشتارى با جنس مخالف -

با این شرط که از حدود شرعى خارج نشویم (مثلاً براى تبادل نظر،مسائل علمی) -

چه حکمى دارد؟اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد، اشکال ندارد.

تبصره:اگر جنس مخالف زن جوان باشد، بهتر است

گفت‏وگو با او [هر چند بدون قصد لذت هم باشد] ترک شود.


چت کردن با جنس مخالف و رد و بدل کردن صحبت‏هاى معمولى، چه حکمى دارد؟

در صورتى که خوف فتنه و کشیده شدن به گناه وجود داشته باشد، جایز نیست.

در ادامه مطالب زیر تقدیم نگاهتان می شود:

هرچند ارتباط ایمیلی و چت در اینترنت به صورت گفتارى و یا نوشتارى چه با جنس موافق و چه با جنس مخالف،

با این شرط که از حدود شرعى خارج نشویم (مثلاً براى تبادل نظر یا صله رحم و...) اشکال ندارد؛

اما باید توجه داشت که این موضوع خود تابع برخی ضوابط شرعی و عرفی بوده و به هیچ وجه مطلق نمی باشد.

یت الله خامنه ای

سوال : با سلام میخواستم بدونم که صحبت کردن دختران با پسران تحت عنوان چت

در مورد مسایل روز و گاهی شوخی البته در حد عرف و اداب اجتماعی اشکال داره؟

پاسخ : به نام خدا و با سلام :


چت کردن با جنس مخالف با شرایطی که مطرح فرمودید و حفظ حرمتها اشکال ندارد .

 



[ چهارشنبه 93/11/8 ] [ 5:39 عصر ] [ شهیده ] نظر

دستنوشته....

مردی همسر و سه فرزند را ترک کرد و در پی روزی خود

راهی سرزمینی دور شد .....

فرزندانش اورا از صمیم قلب دوست داشتند و به او احترام میگذاشتند.

مدتی بعد پدر نامه ی اولش را به آنها فرستاد .

بچه ها آن نامه را باز نکردند تا آنچه در آن بود بخوانند.

بلکه یکی یکی آن را در دست گرفته و بوسیدند و گفتند:

این نامه از طرف عزیزترین کس ماست.

سپس بدون اینکه پاکت را باز کنند ان را در کیسه مخملی قرار دادند

هرچندوقت یکبار نامه را از کیسه در آورده و غبار رویش را پاک کرده و دوباره در کیسه میگذاشتند

و با هرنامه ای که پدرشان میفرستاد همین کار را میکردند.

سال ها گذشت پدر بازگشت ولی بجز یکی از پسرانش کسی باقی نمانده بود

از او پرسید مادرت کجاست؟

پسرگفت:سخت بیمار شد و چون پولی برای درمانش نداشتیم حالش وخیم تر شد و مرد

پدر گفت چرا؟ مگر نامه اولم را باز نکردید؟

برایتان در پاک نامه پول زیادی فرستاده بودم

پسر گفت : نه!

پدر پرسید:برادرت کجاست؟

پسرگفت:بعداز فوت مادر کسی نبود که با تجربه هایش اورا نصیحت کند و

راه درست را به اون نشان دهد اوهم با دوستان نا باب آشنا شدو با آنان رفت....

پدر تعجب کرد و گفت:چرا مگر نامه اولم را که در آن از اوخواستم از دوستان ناباب دوری گزیند

و نشانه های راه خطارا برایش شرح دادم نخواندید؟

پسرگفت : نه!

مرد گفت خواهرت کجاست؟

پسر گفت: با همان پسری که مدت ها خواستگارش بود ازدواج کرد الان هم در زندگی با او اسیر ظلم و رنج است.

پدر با تآثر گفت: اوهم نامه ی من را نخواند که در آن نوشته بودم این پسر آبرو دار و خوشنامی نیست

و دلایل منطقی را برایش توضیح داده بودم و اینکه من با این ازدواج مخالفم؟

پسرگفت : نه!

الان به چی دارید فکر میکنید؟

به اینکه مقصر خود فرزندان بودند؟ که بجای خواندن نامه اون رو میبوسیدند و به

چشم میمالیدند و با احترام در کیسه مخملی نگهداریش میکردند؟

به چیز درستی فکر میکنید پس حالا میتونید ادامه ی صحبت های منو خوب درک کنید

به حال ان خانواده فکر کردم و اینکه چگونه به راحتی همه فرصتها را از دست داده بودند

سپس چشمم به قرآن روی طاقچه افتاد که در قوطی مخملی زیبایی قرار داشت

وای برمن....

رفتار من با کلام الله مثل رفتار آن بچه ها با نامه های پدرشان است

من هم قرآن را میبوسم و روی چشمم میگذارم


درست مانند این فرزندان غافل.....



[ سه شنبه 93/11/7 ] [ 2:36 عصر ] [ شهیده ] نظر

اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ

اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ   

چند گاهی ست وقتی میگویم :

وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ

دلم میسوزد که همه ساعاتم از آن تو نیست

وقتی میگویم:

وَلِیّاً وَ حَافِظاً

احساس میکنم که سرپرستم امامم کنار من ایستاده و قطره های اشکم را به نظاره نشسته است...

وقتی میگویم:

وَ قَائِداً وَ نَاصِراً

به یاد پیروزی لشکرت در میان گریه لبخند بر دلم نقش میبندد

وقتی میگویم:

وَدَلِیلًا وَ عَیْناً

یقین دارم که تو راهنما و ناظر اعمال منی

وقتی میگویم:

حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً 

یقسین دارم که روزی حکومت تو بر زمین گسترده میشود و همگی شاهد مدینه فاضله ات خواهیم بود

وقتی میگویم:

وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا

به حال آنانی که در زمین طولانی حکومت شیرین تو طعم عدالت را میچشند

غبطه میخورم و چندگاهی ست دعای فرج را چندبار میخوانم ....

تا هم با آمدن نامت دلم بلرزد

هم اشکم بریزد

هم در جست و جویت باشم

هم سرپرستم باشی

هم به حال مردمان عصر ظهور غبطه بخورم...

و هم احساس کنم خدا در نزدیکی من است..

بازهم از ته دل مخلصانه میگویم

اللهم عجل لولیک الفرج

.......التماس دعا.....



[ سه شنبه 93/11/7 ] [ 2:4 عصر ] [ شهیده ] نظر

تاحالا دقت کردین...! همه حروف گناه (گ.ن.ا.ه.) با نگاه (ن.گ.ا.ه)

تاحالا دقت کردین...!

همه حروف گناه (گ.ن.ا.ه.) با نگاه (ن.گ.ا.ه)

روزی حضرت علی علیه السلام توی کوفه شیطان رو دیدند که تیرهایی به همراه دارد

که از نوک یه دونه از تیرها زهر میچکید

به شیطان فرمود:

ای ملعون چرا این تیرت با بقیه فرق دارد؟

شیطان گفت: این تیرو فقط برای نشانه گیری چشم (شعیان ما) استفاده میکنم

امام علی علیه السلام فرمودند:گرچه میدانستند اما پرسیدند برای چه منظوری؟

ان ملعون گفت:

بانگاه لذت بخش به دختران جوان و نامحرم چشمشان کور میشود

و وقتی چشمشان کور شد دلشان هم کور و کر میشود

پس هرچه درباره خدا و دین بگویید به گوششان فرو نمیرود

حضرت آهی کشیدند و گفتند:

پس به همین دلیل است هرچه درباره دین به مردم (چشم چران) میگویی به خرجشان نمیرود


اِیّاکُم وَ النَّظرَة فَانَّها تَزرَع فی القَلبِ الشَهوَة وَ کَفى بِها لِصاحِبِها فِتنَة؛

 

از نگاه [ناپاک] بپرهیزید که چنین نگاهى تخم شهوت را در دل مى‌کارد و ‏همین براى فتنه‌ى صاحب آن دل بس است.


مراقب چشم هایمان باشیم



[ یکشنبه 93/11/5 ] [ 6:5 عصر ] [ شهیده ] نظر

<< مطالب جدیدتر :: مطالب قدیمی‌تر >>