جایِ تک تک شهدا عجیب خالیست...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جای شهدا خالیست..
جای " شهید همت" خالی که خانمش میگفت
همیشه به شو خی بهش میگفتم اگه بدون ما بری گوشتو
میبرم ..
اما وقتی جنازه رو اوردن دیدم که اصی سری در کار
نیست ...
جای " شهید چمران" خالی که یه روسری به همسر لبنانی
اش غاده جابر هدیه داد و گفت :
بچه های یتیم خانه دوست دارن شما را با حجاب ببینن ...
جای " شهید حمید باکری" خالی که خانم فاطمه امیرانی
همسرش میگفت :
به چشم من خوشگلترین پاسدار روی زمین بود ...
جای " شهید زین الدین" خالی که میگفت :
در زمان غیبت امام زمان به کسی منتظر میگویند که منتظر
شهادت باشد ...
خانمش میگفت :
هنوزم که هنوز است صدای کمیل خواندنش را میشنوم .. آیا
باورتان میشود ..؟
جای" شهید عبادیان" خالی که خانمش در مرثیه ای غم انگیز
خطاب به شوهر شهیدش نوشت :
بس نیست این همه سال دنبال تو دویدن و نرسیدن ...؟
تا وقتی تو بودی از این شهر به آن شهر رفتن و آوارگی بود
وقتی هم رفتی دربدری و بی کسی ..
پس کی نوبت من میشود ..؟
جای " شهید دقایقی" خالی که توی وصیت نامه خطاب به
همسرش نوشت :
" اگر بهشت نصیبم شد منتظرت میمانم "...
خانمش گفت:
بچه ها را بزرگ کردم و نگذاشتم آب توی دلشان
بخورد ... زندگی است دیگر ..
و حال منتظر نوبتم نشسته ام تا او اینقدر پشت درهای باز
بهشت انتظارم را نکشد ...
البته بد هم نیست .. بگذار یک بار هم او مزه انتظار را
بچشد ..
جای " شهید محمد اصغری خواه" خالی که یه روز یکی از
همرزمهاش به او گفته بود:
محمد! من دلم به حال تو میسوزه ..با آن قد و قامت رشیدت،
آخه هیچ جعبه ای پیدا نمیشه که تو را توش بذارن ..همه
تابوت های جبهه از قدت کوتاهترند ..
خانمش گفت:
پیکر محمد رو نیاوردن .....
به همرزم شوهرم گفتم:
فقط بگید چرا نیاوردینش ...؟
آقای عابدپور ، همرزم شوهرم گفت:
فکر نکن من اینقدر بی غیرت بودم که خودم برگردم و محمد
را نیارم ..
مرتب میزدند و نمیذاشتند تکون بخوریم ...
همون بالای کوه گذاشتیمش ...