سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عـطر ظهــور

آنکه تو را ندارد چه دارد و آنکه تو دارد چه ندارد؟

صبحِ سعادت

 

صبحِ سعادت

.

راه میروی بر زمین؟!…

تو اهل آسمانی علی(ع)!

.

چه اضطراری داری فدایت شوم... چه التهابی داری بابای عالمین…

فدایت شوم این انا لله انا الیه راجعونت چیست که

هی بر زبان میرانی و دل زینبت(س) را میدری!

فدایت شوم که مدام چشم به آسمان میدوزی و بر میگردی و در اتاق خانه در فکر فرو میروی!

.

دلت برای فاطمه(س) ات تنگ شده؟!! فکر یتیمان نیستی؟؟!!!

فکر حسن(ع) که باید با معاویه سر کند! فکر حسین(ع) که کربلا صدایش میکند!

فکر زینب که شام میخواندش! فکر شیعه ها نیستی؟! فکر جنگ زده های عراق!

بی خانه مانان سوریه! بی پناهانِ یمن! زخم خوردگان بحرین! محصورانِ غزه!

غربت اسلام! انسانهای بی آرمان… مردگانِ متحرک عالم…

ظلم ظالمان و جنایات مستکبران و جهلِ مردمان!

.

 فکر محمدت که هزار و سیصد و نود و پنج سال بعد باید بنشیند کنار اتاق

و از داغ خونریزِ شکافِ سرِ بابایش بگوید و فاتحه نامه ی عالم را بنویسد و

به دنیای بعد از تو لعنت بفرستد!؟! فکر یتیمانی که پشتِ درِ خانه ات التماس دارند

یه جرعه از کاسه ی شیرشان بنوشی! آمدی اذان میدهی اولِ صبح!

میروی مسجد و قاتلت را بیدار میکنی که خواب نماند

از استجابت آرزوی شصت و سه سال زهرِ خونابه خوردن و نرسیدن!

.

تو به محراب میروی و همه ی جانم میرود از دست…

تو به محراب میروی من از حال میروم علی(ع)…

تو تکبیر میگویی و من اشهدم را…

تو رکوع میروی و من به پایت سجده ی التماس…

.

سمع الله لمن حمده!… .

علی… !!!!…

تو کشتی مرا!…

.

سبحان ربی الاعلی و بحمده…

الله اکبر…

.

.

. .

الحمدلله…

.

فزت و رب الکعبه…

.

تو رفتی و من تمام شدم…‌....

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دوستان اصلا حالم خوب نیست،التماس دعا دارم..گل تقدیم شما

آدمی را نه ایدز می کُشد..

نه طاعون..

نه سرطان ...

آدمی را ،

آهی..

می کُشد ..

فقط آهی ...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 دلـــــم ....

دل از هـــــوسِ یـ ـــار...

بر نمی گیـــرد... 



[ دوشنبه 94/4/15 ] [ 1:57 عصر ] [ شهیده ] نظر

بار الها...

..

 

بسم الله الرحمن الرحیم

بارالها  ...

نمی دانم روحم اکنون در کدامین قطعه از الحمد تو گیر کرده

و نمی دانم که آیا نفسم به مالک یوم الدینــی تو ایمان دارد یا نه ، نمی دانم

خدای من ،

من نمی دانم که آیا ایاک نعبدهایم به ایاک نستعینــهای نمازم می رسند یا نه

و نمی دانم تاکیدهای ایاک ایاک هایم ،

آخر به نعبد و نستعین ختم خواهند شد یا نه

و نمی دانم که مرا در بحبوحه ی راه های پر پیچ و خم دنیا ،

به صراط مستقیمـت هدایتم خواهی کرد یا نه

زیبای من ،

من نمی دانم این روزها پایم در رکاب الذین انعمت علیهمِ تو ،

سوار بر اسب توحیدم ، می تازد یا نه

و نمی دانم که مرا از مغضوبان و ضالین درگاهت سوا کرده ای یا نه ...

و زندگی ام ،

و زندگی ام پر است ، از نمی دانم هایی که در گوشه اتاقمان ،

گاهی هم در باغچه ی مادرم،

کنار گل های محمدی ،

منتظرند تا شاید معشوقشان ،

بویِ عطرِ نشاطِ جنت المأوی را برایشان به ارمغان آورند.

خدای زیبای رحمان و رحیمم ،

نمی دانم هایم را هدایت کن به مستقیم ترین صراط خودت


گل تقدیم شماآمین یا رب العالمینگل تقدیم شما

التماس دعا داریم،یاحق..



[ شنبه 94/4/13 ] [ 5:42 عصر ] [ شهیده ] نظر

نامه عاشقانه خدا به بنده اش..

 

 

سوگند به روز وقتی نور میگیرد و به شب وقتی آرام میگیرد

که من نه تو را رها کرد ه‌ام و نه با تو دشمنی کرده‌ام 

 ضحی 1تا 3 


افسوس که هرکس را فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم

و راهی پیش پایت بگذارم او را به مسخره گرفتی 

یس 30 


و از تمام پیامهایم روی برگرداندی 

 انعام 4 


و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام

 انبیا 87 


و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری 

 یونس 24 


و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی

بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری 

 حج 73 


پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرورفتند

و تمام وجودت لرزید گفتم کمک هایم در راه است و

چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به من شک داشتی

احزاب 10


تا زمین با آن وسعت بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی

و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری ، پس من به سوی تو بازگشتم

تا تو نیز به سوی من بازگردی ، که من مهربانترینم در بازگشتن 

 توبه 118 

التماس دعا دارم...یامهدی موعود(عج)


[ پنج شنبه 94/4/11 ] [ 2:55 عصر ] [ شهیده ] نظر

ای شهیدگمنام...

 

 

گل تقدیم شماای شهیدگمنامگل تقدیم شما

 راه باز است معبر ها همه پاک شده اند ،

لا به لای سیم خاردارها پلاکها چشمک میزنند

و شهدا هنوز ایستاده اند و با سر انگشت وفا نقطه ی رهایی را نشان میدهند

خط هنوز شکسته نشده است ، کوله پشتی بسیجی ها لب خاکریز نشسته است .

فرمانده فریاد میزند :

سنگر را بکن ای برادر ، امروز هم روز جنگ است امروز اما قلم ها سر نیزه های تفنگ است

امروز میدان معنا خود عرصه ی کارزار است

هر واژه ای یک گلوله ، هر جمله ای یک تفنگ است قلم هایی به عدد اراده ها ...

باید دست به کار شد اینجا مجنون است، جزیره ی عاشقان ،

صدای فرمانده از لابلای نیزارها تا اعماق تاریخ میرسد:

«اگر ماندید، بنویسید ، حقانیت و مظلومیت این بچه ها را »

والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته




[ چهارشنبه 94/4/10 ] [ 2:15 عصر ] [ شهیده ] نظر

مقام شهدا در نزد خداوند ، گفته ی آیت الله بهجت

..

 

آیتالله بهجت :

 درروزقیامت ما سنگ قبر نداریم، شناسنامه نداریم اسم نداریم .

عناوین مردم، پست و مقام مردم و اینکه آیت الله باشد یا نباشد،

وزیرباشد یا نباشد، ثروتمند باشد یا نباشد .

اینها اصل ملک نیست،بلکه موارد زیر است :

اول از همه میگویند آنهایی که پدر و مادرشان از آنها راضی هستند آنها بروند بهشت .

دوم آنهایی که مردم از آنها راضیهستند و به مردم منفعت رسانده اند آنها نیز بروند بهشت

سوم آنهایی هم که یک قطره اشک برای امام حسین و فاطمه الزهراریخته اند

وعمل صالح انجام دادند آنها هم بروند بهشت

سپس ملائکه میگویند :

ای خدایمهربان پس شهدا و رزمندگان چه؟

خداوند میفرمایند :

مقام و منزلت اینها قابل مقایسه نیست

ما با اینها بایستی معامله کنیم،

با اینها بایستی صحبت کنیم و ببینیم کجا خوششان می آید وکجای بهشت میخواهند بروند؟ .

باید با اینها معامله کنیم ورضایتشان را جلب کنیم .

اللهم ارزقنا شهادة فی سبیلک



[ سه شنبه 94/4/9 ] [ 6:39 عصر ] [ شهیده ] نظر

گفتگوی جالب یک خانم محجبه...

..

 

زن بدحجاب رو کرد به خانم محجبه ی چادری و گفت انقدر برای ما جانماز آب نکشید

اگر شما حجاب دارید و چادر بر سر ، تنها دلیلش این است که اندامی نافرم دارید

که پوشاندنش بهتر است ، خوشگلی هم ندارید که نشان دادنش بی تابتان کند. 

مجبورید چادر سر کنید تا شکل و ریخت و اندامتان را مسخره نکنند.

خانم محجبه گفت من حجاب را دوست دارم و چادر به سر میکنم به دو دلیل :

اول اینکه مادری دارم که دوستش دارم و چون دوستش دارم احترام

و اطاعتش را واجب میدانم.

نام مادرم زهراست و او انسیه الحوراست.

یعنی زیباتر از حور بهشت و اتفاقا چادرم از 

نازین ترین ، زیباترین و بهترین بانوی دو عالم به من به ارث رسیده است. 

پدری دارم که صاحب الزمان من است و دل نازنینش با حجاب من شاد میشود

و چه فرزند ناخلفی باشم اگر دل مولایم را برنجانم. 

دوما هم خودم هم همسرم آنقدر زیبایی های مرا با ارزش میدانیم که چوب حراج به آن نزنیم. 

دیده ای هر جا جنس ارزان و حراجی گذاشته اند،

مردم ارزان پسند دورش جمع شده اند.

این خاصیت جنس ارزان و کم بهاست. 

همسرم به من اجازه نمیدهد مارک off به خودم بزنم. 

من به خودم اجازه نمیدهم ،

و همسرم اجازه نمیدهد و مادرم حضرت زهرا و

پدرم صاحب الزمان اجازه نمیدهند روی خودم با بدحجابیم بنویسم : ارزان شد، ببرید. 

ارزان شد ببرید. 

ارزان شد مشتری شوید. 

مشتری شدن آن ارزان پسندان ، همان نگاههای ناپاک آنها و همان برخورد عوامانه

و خودمانی آنهاست که با هر چیز دم دستی و کم بها دارند،

که هزار بلا از پشت آن هم برای خودت هم برای آن ارزان پسندان به بار می آورد

تو با ارزشی همچون نفیس ترین جواهرات و خودت،

ارزش خودت را بالا و بالاتر خواهی برد. 

کوه نور و دریای نور را کسی جرات مشتری شدن نیست از بس که پر بهاست.

ارزش تو را امامان ما تعریف کرده اند و ارزش تو را

همسری میداند که دوست داشتن

صادقانه اش پشت سر حجاب تو تو را فقط برای خود بخواهد

و زیبایی های تو را با دیگران به اشتراک نگذارد. 

اگر همسرت از تو حجاب خواست بدان واقعا دوستت دارد. 

ارزش تو فرمانروایی دل همسر پاکی است که فرمانروایی اش

را با افتخار فقط به نام تو همسر متین محجبه اش زده است. 

یک فرمانروای دوست داشتنی و همیشگی. 

خواهرم مالک دقیقه ای دلهای هرزه نباش که قدر و شان خود را دقیقه ای خواهی کرد!! 



[ دوشنبه 94/4/8 ] [ 2:24 عصر ] [ شهیده ] نظر

درسی از قرآن در بیان رهبری:

 

 

درسی از قرآن در بیان رهبری:

 

 پولهاشان را خرج کردند، نیروهاشان را جمع کردند، یک جنگ احزاب درست کردند؛

جنگ احزابی که دلها را خیلی ترساند. اوائل همین سوره (احزاب) میفرماید:

«و اذ قالت طائفة منهم یا اهل یثرب لا مقام لکم فارجعوا»؛ مردم را میترساندند.

الان هم همین جور است. الان هم یک عده‌ای مردم را میترسانند: آقا بترسید.

مقابله‌ی با آمریکا مگر شوخی است؟ پدرتان را در می‌آورند! آن جنگ نظامی‌شان،

این تحریمشان، این فعالیتهای تبلیغی و سیاسی‌شان. در آخر این سوره باز میفرماید:

«لئن لم ینته المنافقون و الّذین فی قلوبهم مرض و المرجفون فی المدینة لنغرینّک بهم».

مرجفون همینهایند. در یک چنین شرائطی، شرح حال مؤمن این است:

«هذا ما وعدنا اللّه و رسوله»

؛ ما تعجب نمیکنیم؛ خدا و رسولش به ما گفته بودند که اگر پابند به توحید باشید،

پابند به ایمان به خدا و رسول باشید، دشمن دارید؛ دشمنها سراغتان می‌آیند. ......

منافق، ضعیف‌الایمان، فی قلوبهم مرض - که طوائف گوناگونی‌اند -

وقتی دشمن را می‌بینند، تنشان مثل بید میلرزد؛ بنا میکنند به مؤمنین باللّه

و زحمتکشان در راه خدا، عتاب و خطاب و اذیت کردن و فشار آوردن:

آقا چرا اینجوری میکنید؟ چرا کوتاه نمی‌آئید؟ چرا سیاستتان را اینجوری نمیکنید؟

همان کاری که دشمن میخواهد، انجام میدهند.

اما از آن طرف، مؤمنینِ صادق میگویند: ما تعجبی نمیکنیم؛

خب، باید دشمنی کنند؛ «هذا ما وعدنا اللّه و رسوله»

 91/7/19



[ یکشنبه 94/4/7 ] [ 1:32 عصر ] [ شهیده ] نظر

میدونی غربت چیه؟

 

میدونی غربت چیه؟

غربت اینه که ولی امر مسلمین باشی 

ولی تو حرفات بگی:

من اجازه بازجویی از دانشمندان هسته ای رو به هیچ کس نمیدم...

من

من

من


حق داری آقاجان اگه از همه بریده باشی...

منکه به یاد ندارم تو هیچ سالی در دوماه این همه سخنرانی کرده باشی...


خبری هست...

شما میدانی و ما نمیدانیم...


بدا به حال آن مردمی که رهبرشون رفته خط مقدم و داره دیده بانی میکنه...


دیگه نمیخوام شعار بدم آقا جان،

فقط یه گوشه ایستادم و بغضمو مثل شمشیر در دست گرفته وهر روز "تیز"تر میکنم

آقا......حالا که خودی و غیر خودی کمر به شکستنت بستن،

ما هم کمر به شهادت بستیم،،،، 

اقاجان تنها نیستی ،لب تر کن ،تا اخر کنارت می ایستیم و می جنگیم،......

نمیدونم چرا این روزا احساس میکنم کربلا رو بهتر درک میکنم 

تقابل عزت و ذلت......


در این "قـــــــــبیلــه "

نخل تناور همیشه هست

مقـــداد هســــــتــ مالک اشــــتر 

هـــــمــیشــه هــــســــت

ایــــنجا که کوفــه نیست

خـــــوارج علــــم شونـــد 

سلــــــــــمان نــمرده است

ابـــاذر هـمـــیشـــــــــه هست

صـــف بـستــــه انـــــد 

همه سردارها به شوق

یعنی برای پیشکشـــت

"ســــر" همیشه هســـت

روشن ترین روایت عمار میشویم 

در عشقـــــ ســــــید علی 

همه تمــار میشویـم.....

نمیگذاریم تنها بمانی رهبرم... 


چفیه ای که بر دوش رهبرمان است فریاد میدارد

که جنگ تمام نشده است و

همه ی مادراین فضای مجازی افسران این جنگ نرم هستیم

ما از خم پرجوش ولایت مستیم

عهدی ازلی با ره مولا بستیم

گفتند وظیفه چیست در این هنگامه

ما افسر جنگ نرم آقا هستیم.



[ شنبه 94/4/6 ] [ 1:10 عصر ] [ شهیده ] نظر

علت نمازهای روزانه

 

علت نمازهای روزانه اززبان رسول خدا‌‌ صلی الله علیه واله


چرانمازصبح می خوانیم:صبح آغازفعالیت شیطان استهرکه درساعت نمازبگذارد

وخودرادرمعرض نسیم الهی قراردهدازشرشیطان درامان میماند


چرانمازظهرمیخوانیم :ظهروقت به جهنم رفتن جهنمیان است

لذاهرکه دراین ساعت مشغول عبادت شودازجهنم بیمه میشودد


چرانمازعصرمی خوانیم :عصرزمان خطای آدم وحواست وماملزم شدیم

دراین ساعت نمازبخوانیم وبگوییم ماتابع دستور خداییم


چرانمازمغرب می خوانیم: مغرب لحظه پذیرفته شدن توبه حضرت آدم است

وماهمه به شکرانه آن نمازمی خوانیم 


چرانمازعشامی خوانیم:نمازعشارابرای روشنایی وراحتی قبرامتم قرارداد

 

التماس دعا



[ پنج شنبه 94/4/4 ] [ 11:18 صبح ] [ شهیده ] نظر

در انتظار تو هستند این مخاطب ها...

.

 

عاشق که شدی خطا نباید بکنی

حتی به خودت جفا نباید بکنی

حالا که شدی چشم به راه مهدی(عج)

جز بر فرجش دعا نباید بکنی…


سلام مولای غریب و مظلومم .

سلام ای پیرترین جوان .

مولا جان .

سلام ای که تو را گریه میکنم شب ها !

خلاصه ی همه ی حرف ها و مطلب ها!

خدا اجازه به شب داده است با این شرط

که صبح سجده بیارند بر تو کوکب ها

چگونه وصف کنم انتظار را آقا؟

توان گفتنشان نیست این مرکب ها

ز پشت ابر برون آ ! بتاب زلفت را

که کنج لانه ی خود کز کنند عقرب ها

تویی دلیل بقای زمین سرگردان

که نظم داده به این جمع نامرتب ها

که نقطه ای شده ای ماورای مرگ و حیات

که می رسند به هم کفرها و مذهب ها

برای دیدن حسن تو واشده هر چشم

به اذن توست که وا می شود ز هم لب ها

به انتظارتو این راه ها درست شده

برای آمدنت زین شده ست مرکب ها

به عشق توست جهان بر مدار می گردد

به شوق توست اگر صبح میشود شب ها

رسیده هرم نفس های تو به این اقلیم

که باز از هیجان شعله ور شده تب ها

رسیده است به دل هایمان شمیم شما

که فارغیم از این اسم ها و منصب ها

غزل تمام شد و باز آخرش خالی ست

در انتظار تو هستند این مخاطب ها...



[ پنج شنبه 94/4/4 ] [ 11:13 صبح ] [ شهیده ] نظر

<< مطالب جدیدتر :: مطالب قدیمی‌تر >>