اومدم که کمک بخوام از همین لحظه
سلاااااام
داشتم فکر میکردم که حلقه های دبستانیا رو راه بندازم یا نه
البته مسجد پیش خونمون هم هست ولی فکر نکنم اجازه بدن من بدون هیچ مدرکی برای بچه ها کلاس بذارم
تازه اونجوری باید ارتباط هم داشته باشم با نامحرم، البته آقای بزرگ که فرقی هم نداره
ولی اگه دیدم حسینیه بابا بزرگ مثل پارسال ازش کم استقبال بشه و بچه ها رو با التماس بکشونی و براشون کلاس رایگان بذاری خیلی خسته کنندس
البته پارسال تجربه نداشتم و خیلی شلوغش کرده بودم و... مخصوصا دیر شروع کردم
امسال خداروشکر انگیزمم بیشتره و تقریبا میتونم تنهایی اداره کنم، چون جمعیتشون کمه
پارسال پیرامید خیلی خوب بود برای بچه ها ، و متاسفانه اردویی که نشد ببریمشون
ان شاءالله خدا کمک کنه ، هنوز که دزفول نیستم، تا رسیدم ان شاءالله بنر میزنم و...
یه مدت بود فکر میکردم که تا خودسازی نباشه کار فرهنگی هم نمیشه کرد
یعنی اینا باهم جور در نمیومد برام
ولی متوجه شدم باید در کنار هم باشن
بچه های کوچیک روحیاتشون خیلی باحاله و مخصوصا باهاشون هم انرژی میگیری و هم صبر و تحملت بالا میره
و در کنارش باید حلقه هارو با دوستای خودت رو هم ادامه بدی و از همه مهم تر مطالعه شدید کتاب
تنها بخشی که خیلی اذیت میشه آدم همون رفت و اومده
که واقعا دوره از خونمون
اونم با توجه و کمک امام زمانم حل میشه
تمام اینارو نوشتم که فردا پس فردا یادم نره با چه انگیزه و هدفی شروع کردم این حلقه
درست بدون کمک هیچکس
وفقط با کمک خدام و اهل بیت
خودتون کمک کنید
جز شما هیچکی رو ندارم