دلتنگی...
از تحمل کردنِ #من فهمیده ام!
صبر امـــام زمــان،
به عمـه اش #زینب رفته است...
#من گـــناه می کنم
و تو جورش را می کشی...
ســند هم: {غـیـبتت}
به ما نیامده...آ م د ن ت
امروز حال خوشی نداشتم آقاجون
حوصله هیجیو ندارم
همه کارام مونده...
حال هیئت رفتنم ندارم...
#امشب دلم میخواهد برایت بمیرم...
آقا ببخش که هروقت دلم میگیره گله میکنم
یادم میره که تو دردات ...
آقاجون دارم میسوزم از غمت...
از تنهاییت..
وقتی یاد دلِ تو میوفتم، غم هام یادم میره و شرمنده میشم...
خیلی دارم کم میارم...
این را بدان آقای من...
حالِ من فقط با تو خوب میشود...
ازدعای خیرت محرومم نکن
[ جمعه 95/7/16 ] [ 7:39 عصر ] [ شهیده ]
نظر