گرچه ایرانیم اما نگران یمنم
گرچه ایرانیم اما نگران یمنم
عرصه ی وسعت شیعه ست حدود وطنم
لرزه افتاده به اندام یمن با هر بمب
وای بر من اگرم هیچ نلرزد بدنم
در حمایت ز نوامیس تشیع امروز
مالکم ، یاسرم ، عمارم ، اویس قرنم
دست و پا قطع شد از کودک و مرد و زن و من
خجل از این که نیفتاده خراشی به تنم
در غم اهل عراق و یمن و شیعه ی شام
دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم
گر چه دستم نرسد بر گلوی آل_سعود
لااقل تیغ کشم بر سرشان با سخنم
خوف و ترسی به دلم راه ندارد از مرگ
زیر سر داشته ام در همه عمرم کفنم
کاش باشم من وآن روز که او_می_آید
در رکابش سر کفار به شمشیر زنم
[ چهارشنبه 94/3/6 ] [ 11:15 صبح ] [ شهیده ]
نظر