سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عـطر ظهــور

آنکه تو را ندارد چه دارد و آنکه تو دارد چه ندارد؟

نامه ای به ارباب،

 

نامه ای به ارباب 

تاریخ : روز میلاد ارباب

به : ریاست محترم بخش بی قراری های دل ،

سایه ی سر ، حضرت ابی عبدالله ( روحی فداک ) ..

از : کربلای دلم !

با سلام و صلوات خاصه و آرزوی سلامتی فرزند موعودتان ؛

احتراما ، 

پیرو دعوت قبلی تان به آن بهشت بی مثال و آن منزلگاه سرگشتگی ،

و به جهت جاماندن یک فقره دل روبروی ایوان طلای حرمتان ، و یک جفت چشم در حوالی حریمتان ، 

و یک هوا آشفتگی کنار بیرق و علمتان ، 

و یک عمر تپش کنار روضه هایتان ، 

درخواست آن دارم که دیگر بار با عنایت خداوند و خواست قلب مبارکتان ،

 منت بر سرم نهاده ، دعوت به آن وادی جنونمان کنید که نزدیک است

جان دادنمان از این غم فراق شب های زیارتیتان فرا رسد !


که آرام گیرد سرگشتگی ها و بی قراری ها و تپش های قلبمان و همچنین جانی دوباره گیرد ،

این دستها از لمس ضریح شش گوشه تان...

خواهش و تمنا دارم ، دعوتنامه ام را مهر کنید ...

امیر قلبم !
 

دل در هوای کرب و بلا دست و پا می زند !

با تقدیم همه جان و روح و هستی ام ...

آدرس گیرنده : 

عراق ، شهر کربلا ،خیابان بین الحرمین ، ورودی باب القبله ،

ضریح شش گوشه ، حضرت ارباب سید الشهداء !



[ جمعه 94/3/1 ] [ 9:53 صبح ] [ شهیده ] نظر