بد میشود حالم....
به یادت باز بی سامان و مضطر میشود حالم
تو امشب نیستی....یک طور دیگر میشود حالم
شبیه غنچه ای که با تگرگ و باد میجنگد
سر انجام از هجوم درد پرپر میشود حالم
تو اسماعیلی و قربانی تقدیر تنهایی
بنابراین شبیه حال هاجر میشود حالم
چنان میبارد از دوری ات ابر دیدگانم که
نه تنها چشم ها تر،گونه تر،....تر میشود حالم
خدا ، شرمنده ام از اینکه بی او زنده می مانم
ولی...با هرنفس...هرلحظه....بدتر میشود حالم
امیدوارم و از خدا میخوام هیچکس،هیچکس تو زندگی معنای شکست واقعی رو تجربه نکنه
که اگه شکست، یعنی دیگه واقعا شکسته و دیگه هیچوقت نمیتونه شکستش رو ترمیم کنه،هیچوقت ....
چهخوب میشد آدم ساعت ها قدم بزنه تا دلش آروم بگیره و دلتنگی هاش کمتر بشه
[ چهارشنبه 94/1/19 ] [ 4:23 عصر ] [ شهیده ]
نظر