ساپورت پوش خاک دیروز...
ساپورت پوش خاک دیروز...
شب عملیات زدن با آب قرارشون این بود هرکس تیر خورد تناب رو رها کنه
تا خوراک کوسه ها بشه ولی نگذاره عملیات لو بره
اما درد ترکش امون دوستم رو گرفت و شروع به دست و پا زدن کرد
دوستم بود، عمری باهم گفته بودیم و خندیده بودیم
دهنش رو بادستم گرفتم و سرش رو بردم زیر آب تا داد و بیداد و
دست و پا زدنش عملیات رو لو نده
اونقدر دست و پا زد تا خفه شد....
حالا ساپورت پوش های امروزی
دارن کل کشور رو خفه میکن تاخودشون دیده بشن.
[ یکشنبه 93/12/17 ] [ 4:30 عصر ] [ شهیده ]
نظر