در حسرت کرب و بلا
یکی اینجا
به جای آب
می ریزد اشک به پشت پای زائرها ...
هر گرہ کـہ بر پنجرہ ے فولاد زدم
فقط بـہ عشق یک سفر کرب و بلا زدم ...
[ شنبه 93/8/24 ] [ 2:2 عصر ] [ شهیده ]
نظر
آنکه تو را ندارد چه دارد و آنکه تو دارد چه ندارد؟
یکی اینجا
به جای آب
می ریزد اشک به پشت پای زائرها ...
هر گرہ کـہ بر پنجرہ ے فولاد زدم
فقط بـہ عشق یک سفر کرب و بلا زدم ...