پيام
+
روياهاي خيس روزگارم را به آسمان نمي سپارم چون باران آن ها را مي شويد و از صحنه زميني دلم پاک مي کند.
آنها را به پرواز پرستو ها نمي سپارم چون اوج مي گيرد و از ديدگانم دور مي شود شايد فراموشم شود.
آنها را به دريا نمي دهم زيرا خورشيد سوزان آسمان آنها را بر ابرها مي دهد و از آينه ي چشمانم مي گذرد.
روياهاي آسماني و دريايي و بلندم را به تو مي سپارم چون تو مي داني و مرا مي فهمي که قلب من جايگاه محبت ها
ادعاي عشق وجود داره
93/9/23
عطر ظهور
مرا مي فهمي که قلب من جايگاه محبت هاي توست.
پس تو را به سخاوتت و محبتت سوگند مي دهم تنهايم مگذار و مرا به خودم رها مکن يا اجود الاجودين...