پيام
كيوان گيتي نژاد و
103/1/8
كيوان گيتي نژاد و
شمااکنون
كيوان گيتي نژاد و
من بگم ندارم دروغ گفتم ولي باهاش ياد گرفتم چگونه راه بيام آخه چاره اي ندارم مگر مي تونم کاري کنم نه نمي تونم فقط آرزو کنم و گه گاه خوابي ببينم مگر روياهام جواب گوي اين التهاب ايام عمرم بشن وگرنه ديگه کاري آرم ساخته نيست گاهي آدما بائو قبول کنند که ديگه تموم شده بنيه اشون و بايد منتظر معجزه باشند و اميدوار
عليرضااحساني نيا
سلام.راضي بهمراهش حفاظت با نگاه توامي از دل و کار با توکل بر رضا ...
كيوان گيتي نژاد و
يا شمس الشموس نجات ده از عالم برزخ و انتظار فرستم ده تا خود را بيازمايد اينبار به طريقت مشايعت حقيقت و عينيت و تلاش براي جبران مافات و اضرار گذشته يا امام رضا آخرين بار با تو خيلي دل چسب سخن گفتم و راز و نيازم با خدا را به واسطه شما تطهير کردم به طاق بستان شما سپردم اگر بگي ايشالله به خدا درسته ولي صبرم به پايان رسيده و خاطرم از اينکه بتوانم وارد عالم عمل شوم بدجور خسته و اميدواره
كيوان گيتي نژاد و
آقاجون امام رضا يادت به گوشوارههاي هاي کشيده از گوش خواهرت رقيه قسم ات دادم و شهيد شيرودي واسطه نهادم اگر مي داني که مي داني بدان والله مي خواهم جبران تمامي گذشته ام را عينيت دهم مب خواهم آبروي دوباره برگشته ام را به توفيق دعا و خواست و شفاعت شما نزد خدا و ثمرات شجره طيبه تون اينبار مثل
كيوان گيتي نژاد و
تون اينبار مثل جونم ازشون محافظت کنم يا امام رضا خيلي مي خوامت ولي بازم به همون 2 قسم اگر شهادت را نصيبم کني از خيره همش گذشتم