سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عـطر ظهــور

آنکه تو را ندارد چه دارد و آنکه تو دارد چه ندارد؟

مراقب باش!


حاج حسین یکتا:

 

بچه‌ها دو دوتا چهارتای خدا با دو دوتا چهارتای ما فرق داره؛ یه گناه ترک میشه، همه چی به پات ریخته میشه، یه جا حواست پرت میشه، صد سال راهت دور میشه!

 

 

+یاد حرف استاد فاطمی نیا افتادم:

 یه اخم به پدر و مادر می‌تونه ادمو صد سال عقب تر بندازه...



[ شنبه 97/6/17 ] [ 12:33 عصر ] [ شهیده ] نظر

عشق

[ یکشنبه 97/6/11 ] [ 10:27 عصر ] [ شهیده ] نظر

محبوبم، امام حسینم

این چند روزی که گذشت و به یاد شما گذشت...

یاد این چند روزی که با شما گذشت...

اتفاقات زیادی افتاد،جشن عبادت خواهری جون...

که حال نداشتم براش یه دلنوشته بنویسم...

بگذریم از اینا اقاجون، امام حسین، دیگه دوری و دلتنگی داره صبرمو لبریز می‌کنه..

زندگی تویی

عاشقی تویی

شاه کربلا یا حسین...

 

آنقدر دلتنگتم که خودت  میدونی، لازم نیست بگم...

 

حرف دلمو بخون از چشمای بارونیم، ...

کاش حال کسی را بفهمی که هیچکسی حالش را نمیفهمد...

کاش دستمو بگیری ، همون‌جوری که از بچگی دستمو گرفتی ...

می‌خوام دور بشم ، خیلی دور..

جوری که خودم باشم و خودت فقط...

امام حسینم خسته تراز کسی هستم که نخوای بطلبی بیام پابوست...

بدون انقد کم آوردم که توهم منو از خودت برونی هیچی دیگه واسم باقی نمی‌مونه...

کمکم کن این چند روزو بگذرونم ، خوب بگذرونم...

 

 

 

 

برای یه مدت مثلاً یکی دوماه خداحافظتون

منو از دعاهای خیرتون محروم نکنید ...

 

 

#گاهی باید خودت باشی و محبوب...



[ دوشنبه 97/6/5 ] [ 1:15 صبح ] [ شهیده ] نظر

هوای حسین، هوای حرم..

شدم مثل پارسال وقتی که ساعت 2 ظهر می‌رسیدم خونه

زود میومدم پای گاز و شروع میکردم به حلوا ( که مال من خیلی معروفه) و یا تدارکات روضه

هرجوری بود باید تا ساعت 5 همه چی حاضر باشه، زایرای امام حسین میومدن

و تا 10_11 شب نمیرفتن و من همش سرپا، تازه باید درسای فردامم می‌خوندم5 روز به همین روال می‌گذشت...

و خستگی ها خیلی خیلی شیرین بود، خیلی دوست داشتم زیاد خسته بشم

روز تولدم دقیقا یکی از همون روزا بود

روزی که رنگم مثل گچ بود و یه گوشه تو اتاقم خوابم برده بود

نای هیچی رو نداشتم، فقط دوست داشتم بخوابم

که پدر اومدن با اصرار منو بردن بیرون، رفتیم رستوران، رسیدیم اونجا من همش تار می‌دیدم :)

البته فردا شبش مامان برام کیک گرفتن و جلوی همه غافلگیرم کردن

هنوزم نگاه به عکسام میکنم خندم میگیره ، انقدری که رنگم پریده

امروز باز همون حالی شدم

جشن عبادت خواهریه و در حال درست کردن ژله ها و ... بودیم

هوای اون روزا رو کردم،

روزایی که برای اربابم با خستگی میومدم خونه و از خستگی کیف میکردم

تورو به مادرت حضرت زهرا آقاجون بذار امسالم 10 شب هیأتو نوکریتو کنم

مثل این دوسال که خودت خواستی و شد...

 

امشب دلم خیلی برات تنگه

خیلی خیلی...

هوای حسین

هوای حرم

هوای شب جمعه زد به سرم

نفس نکشم ، نفس نزنم بدون تو یا سیدالشهدا...

بده صدقه به راه خدا، بده شب جمعه تو کرب و بلا

 

 

+ خودمونیما بعضی مداحیا و مناجاتو تا عمق وجود ادمو میسوزونه...

وجودم داره میسوزه از دوریت 

یه کاری کن...



[ پنج شنبه 97/6/1 ] [ 10:41 عصر ] [ شهیده ] نظر

عبد

عبد، مقامی‌ست فراتر از عاشق

عبد شوید... 

 

 

+ کتاب عبد و مولا رو که خیلی وقت پیش خوندم رو از دست ندید

اگه نخونیدش خیلی خیلی ضرر کردین



[ پنج شنبه 97/6/1 ] [ 12:56 صبح ] [ شهیده ] نظر

عرفه

از امشب طور دیگری زندگی کنیم ....

اَنْتَ کَهْفى حینَ تُعْیینِى

 

تویى پناه من هنگامى که درمانده ام کنند

#عرفه 

 

 

+ امروز خودمو آماده کردم برای یه ملاقات خاص خودم باشم و خودت

الحمدلله خیلی خوب بود...

غروب شد و بعدش شب شد...

و من یقین پیدا کردم تمام گناهامو حذف کردی، و خیلی کمکم میکنی

نمیخوام حرفی از حال امروزم بزنم...

فقط بدون هرچقدر بد باشم , اگه عذابم کنی داد میزنم که خیلی دوستت دارم

خیلی

خیلی خیلی...

بعضی روزا با بعضی ها حال آدم خیلی خوب میشه

با بنده های خالص خدا که میدونی دعاشون مستجابه...

فاطمه جان، یه هفته قبل از عروسیته، کلی چیزای خوب خوب برات از خدا میخوام

 

ااحمدلله کل حال...

خدایا ممنونتم به من حسین دادی...

 



[ سه شنبه 97/5/30 ] [ 8:59 عصر ] [ شهیده ] نظر

داداشی

[ سه شنبه 97/5/30 ] [ 12:45 صبح ] [ شهیده ] نظر

ممنونم خداجونم

منم اون غلام سیاهت 

که دادم دلم رو به راهت

یه عمری برات گریه کردم

به امید گوشه نگاهت...

یه شب بین هیأت منو میپذیری

امیری حسین و نعم الامیری...

 

خیلی چیزا هستن که آدم بخواد ازشون بگذره برای تو

خیلی چیزا هست که آدم بتونه تقدیم شما بکنه

و خیلی دلخوشی ها هست که ادمو آروم می‌کنه...

تنها با غم های شما هستن که دلای ما آروم میگیره...

با داشتن شماست که هیچ کمبودی رو توی زندگی احساس نمی‌کنیم...

 

من از زرق و برقای دنیا، با یک چفیه اروم‌میگیرم

چی میشه مثل شهیدا منم پای عشقت بمیرم...

 

 

 

سید و مولا حسین

آرام دل ها حسین...

وقتی اینو باخودم میخونم قطرات اشکم هستن که یاریم میکنن

اون وقته که به خدا میگم:

ممنونم به من حسین دادی...

 

 

 

چی میشه مثل شهیدا منم پای عشقت بمیرم...

 



[ دوشنبه 97/5/29 ] [ 1:48 عصر ] [ شهیده ] نظر

اگر خسته اید بخوانید

حالم خوب نیست چکار کنم ؟!

از خدا دور شدمچکار کنم؟!

از زندگی نا امیدمچکار کنم؟!

از خودم هم خسته شدمچکار کنم؟!

و....-

گریه کنید !

قبل از اذان صبح !.



[ یکشنبه 97/5/28 ] [ 10:4 عصر ] [ شهیده ] نظر

.

عاشقی دردسری بود نمی دانستم
حاصلش خون جگری بود نمیدانستیم
 
 پرگرفتیم ولی باز به دام افتادیم
شرط ، بی بال و پری بود نمیدانستیم

اینهمه چشم به راهی نگرانم کرده
عاشقی دردسری بود نمیدانستیم

رفته بودی که بیایی چقدر طول کشید؟
عرض کردیم نبودی و سحر طول کشید
 

از تو دنبال تو بودن نکند سهم من است؟
فقط از هجر سرودن نکند سهم من است؟
 
من شب جمعه قرار تو دلم میخواهد
صبح فرداش کنار تو دلم میخواهد
 
بخدا منتظر آمدنت میمانیم
پای این عشق اویس قرنت میمانیم 

 

باز شب شد وقرار از دلم گرفته شد

باز مثل همیشه دلم بهونتو گرفت، جوابی براش نداشتم

شرمندش شدم، خودم و زدم به اون راه تا شاید دست از سرم بر داره

ولی نشد،هیچ جوره نشد...

از دیشب که خونه نبودم تا ظهر که برگشتم ، بی حال بودم

دیگه ظهر رفتم پای کارا به لطف و مدد شما

بعدشم که حلقه ی صالحین

آقاجون توی این راه خیلی کمکم کردی، نذاشتی تنها باشم، زود یکی از بنده های خوب خدا رو فرستادی کمک...

مدیونتم مهربونم

امروز بسی خوب بود با آبرنگ بازیمون خوش گذشت...

دیگه بعدشو که خودت میدونی...

می‌خوام بگم یکم بیشتر هوامو داشته باش، توی این شهر نفس گیر

دارم توی گناهام غرق میشم

دارم ذره ذره می‌سوزم و اب میشم، هر روز داره توفیقاتی ازم گرفته میشه

می‌دونم به جرم چه گناهی...

ولی خدا جونم

اینکه نمی‌ذاری برم حرم اشکال نداره، اینکه به حال خودم رهام کردی اشکال نداره

اینکه .....

حد اقل نذار این دل خون تر از این بشه...

 البته آدم هرچی سختی بکشه شیرین تر میشه راهش.

ولی نه با....

 

الهی و ربی من لی غیرک...



[ پنج شنبه 97/5/25 ] [ 1:13 صبح ] [ شهیده ] نظر

<< مطالب جدیدتر :: مطالب قدیمی‌تر >>