آقا جانم شرمندتم،شرمندتم
بخاطر من روسیاه چقدر گریه کردی؟؟؟
چقدر بخاطر من شرمنده شدی
خجالت زده ام اقا ؟؟!!!....
آقا جونم من گناه میکنم اون وقت شما العفو میگی!!؟؟؟
نمیدونم شبایی که پرونده ها ی آدمارو میارن پیشت وقتی چشمت به پرونده من میخوره چه حالی داری؟
نمیدونم روی پروندم چقدر اشکای تو میریزه
آقا جونم اسم خودم رو هم گذاشتم شیعه؟؟!!!
دورت بگردم که همچین شیعه ای داری؟؟
آقا خجالت زده ام که به خودم میگم منتظر شمامم!!
یادته چه شبایی بهت قول دادم خوب بشم ؟؟
چقدر گریه کردم که خوب میشم و میشم همونی که تو دوس داری؟؟!!
قول دادم اما بازم مثل همیشه زدم زیر قولمو بازم شرمندت کردم.
بمیرم برات آقای غریبم
شاعر شده ام تا که قلم بردارم
از قلب مبارک تو غم بردارم
آقا تو برای من دعا کن که فقط
در راه رضای تو قدم بردارم
الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج
دلم ز دوری رویت قرار و تاب ندارد
میان ما و رخت جز گنه حجاب ندارد
به اشک دیده نوشتم هزار نامه برایت
مگر که نامه بیچارگان جواب ندارد
نسیم صبح سلامم به دلبرم برسانبرسان
بگوجواب سلامم مگر ثواب ندارد
به آسمان جمالت ستاره نازیباست
که تاب دیدن روی تو آفتاب ندارد
نشسته دیده نازت میان صف زده مژگان شکوه
صف زده مژگان تو شهاب ندارد
تو شمس عالمیانی ز روی پرده بیفکن
که آفتاب به رخسار خود نقاب ندارد
هر آن کسی که به دل عشق روی ماه تو دارد
به شام اول قبرش یقین عذاب ندارد
چو سر ز خاک بر آرد به عرصه گاه قیامت
به زیر سایه لطف دگر عقاب ندارد
محاسبات الهی اگر چه سخت و دقیق است
محب یوسف زهرا غم حساب ندارد
اگر چه آتش دوزخ هزار شعله فروزد
یقین اثر به دل و سینه کباب ندارد