سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عـطر ظهــور

آنکه تو را ندارد چه دارد و آنکه تو دارد چه ندارد؟

چرا مؤمنان را به سمت بهشت می کشند؟

..


چرا مؤمنان را به سمت بهشت می کشند؟

آیت الله بشیر فرمودند چند سالی بود که معنی و تفسیر آیه 73 سوره زمر مرا به خود مشغول نموده بود:

(وَ سِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرا|(زمر73ً )

یعنی مومنین را به سمت بهشت می کشند .

از خود پرسیدم چرا گفته شده به سمت بهشت میکشند!!

تمام کتب و تفاسیر مختلف را دیدم نتیجه ای حاصل نشد تا اینکه به روایتی

از امام صادق علیه السلام در بحار الانوار برخورد نمودم .که می فرماید:

"مومنین و دوستان سید الشهدا (علیه السلام) در روز حساب از خدا می خواهند

قبل از ورود به بهشت مولایشان امام حسین علیه السلام را ملاقات نمایند .

امام به دیدار محبان می آید . این ملاقات بسیار طولانی می شود .

امام صادق می فرماید هردو طرف غرق تماشا هستند و هیچکدام چشم بر نمی دارند

نه امام محبان خود را رها می کند نه دوستان سید الشهدا از مولای خود دل بر می دارند .
ملاقات آنقدر طولانی می شود که خداوند به مأموران بهشت می فرماید:

این مومنین و دوستان حسینم را به طرف بهشت بکشید تا ملاقات پایان یابد."

گل تقدیم شمااللهم الرقنا زیارت الحسین فی الدنیا و الاخرهگل تقدیم شما


[ چهارشنبه 94/1/26 ] [ 1:52 عصر ] [ شهیده ] نظر

عقرب و گفته امیر مومنان (ع)..

روزی عقربی یکی از دوستان امیرالمومنین علیه السلام را نیش زد،

او سریعا نزد امیرالمومنین علیه السلام آمد... حضرت به او فرمود: 

بر اثر این نیش نمی میری برو. 

او رفت و پس از مدتی آمد و گفت: یاامیرالمومنین بر اثر آن نیش عقرب دوماه زجر کشیدم. 

حضرت به او فرمود: 

میدانی آن عقرب چرا تو را نیش زد؟ 

گفت نه 

حضرت فرمود: چون یکبار در حضور تو سلمان را به خاطر دوستی ما مسخره کردند

و تو هیچ نگفتی و از سلمان دفاع نکردی این بخاطر آن است.


نیش و کنایه زدن به محبین و موالیان حضرات معصومین(ع) اینقدر مهم و حساس است.

دفاع نکردن از سلمان این عقوبت را داشت دفاع نکردن از امیرالمومنین(ع) چه عقوبتی برای ما در پی خواهدداشت؟!!!!! 


مستدرک الوسایل جلد 12 صفحه 336



[ چهارشنبه 94/1/26 ] [ 1:42 عصر ] [ شهیده ] نظر

پرورگارا

..

 

التماس دعا..

 

 



[ سه شنبه 94/1/25 ] [ 5:18 عصر ] [ شهیده ] نظر

وای بر من..

 

..

 

سر تا پایم را خلاصه کنند

می شوم "مشتی خاک" 

که ممکن بود "خشتی" باشد

در دیوار یک خانه 

یا "سنگی" در دامان یک کوه 

یا قدری "سنگ ریزه" 

در انتهای یک اقیانوس

شاید "خاکی" از گلدان‌ 

یا حتی "غباری" بر پنجره 

اما مرا از این میان برگزیدند :

برای" نهایت" 

برای" شرافت"

برای" انسانیت"

و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :

" نفس کشیدن "

" دیدن "

" شنیدن "

" فهمیدن "

و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمید 

من منتخب گشته ام :

برای" نزدیکی "

برای"بازگشت "

برای" سعادت "

من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:

به" انتخاب "

به" تغییر "

به" شوریدن "

به" محبت "

وای بر من اگر قدر ندانم…



[ سه شنبه 94/1/25 ] [ 5:15 عصر ] [ شهیده ] نظر

یه شهادت داریم یه اعتراف

ایت الله جوادی:

ما یک«شهادت» داریم و یک «اعتراف»

اگر در محکمه دیگری بر علیه مجرم و گنه کار حرف بزند این(شهادت)است،

اگر مجرم خودش بر علیه خودش حرف بزند،این (اعتراف) است.

قران درباره ی اعضا وجوارح کلمه ی (شهادت)را به کار برده، نه(اعتراف)

«شهد علیهم سمعهم وابصارهم وجلودهم بما کانوا یعملون»

[صافات ایه 20]

پس درقیامت وقتی دست وپا و اعضا وجوارح(شهادت)میدهند معلوم میشود

که دست و پا و اعضا گناه نکرده اند،و الا قران میگفت(اعتراف)

پس معلوم میشود انسان انها را با زور در بی راهه مصرف کرده، لذا در قیامت اعضا عذاب نمیشوند بلکه(جان)عذاب میشود.

این اعضا و جوارح در همین دنیا هم متعرض به گناهان ما هستند، اما گوش شنوا نیست.

«اعاذنا الله من شرور انفسنا و سیات اعمالنا»



[ سه شنبه 94/1/25 ] [ 5:13 عصر ] [ شهیده ] نظر

یه شهادت داریم یه اعتراف

ایت الله جوادی:

ما یک«شهادت» داریم و یک «اعتراف»

اگر در محکمه دیگری بر علیه مجرم و گنه کار حرف بزند این(شهادت)است،

اگر مجرم خودش بر علیه خودش حرف بزند،این (اعتراف) است.

قران درباره ی اعضا وجوارح کلمه ی (شهادت)را به کار برده، نه(اعتراف)

«شهد علیهم سمعهم وابصارهم وجلودهم بما کانوا یعملون»

[صافات ایه 20]

پس درقیامت وقتی دست وپا و اعضا وجوارح(شهادت)میدهند معلوم میشود

که دست و پا و اعضا گناه نکرده اند،و الا قران میگفت(اعتراف)

پس معلوم میشود انسان انها را با زور در بی راهه مصرف کرده، لذا در قیامت اعضا عذاب نمیشوند بلکه(جان)عذاب میشود.

این اعضا و جوارح در همین دنیا هم متعرض به گناهان ما هستند، اما گوش شنوا نیست.

«اعاذنا الله من شرور انفسنا و سیات اعمالنا»



[ سه شنبه 94/1/25 ] [ 5:12 عصر ] [ شهیده ] نظر

ایده خودم....

..

 

طراح : گل نرگس



[ دوشنبه 94/1/24 ] [ 2:30 عصر ] [ شهیده ] نظر

اگر صیاد شیرازی شدید هم دنیارا دارید هم آخرت را..

 

دیدم شهید صیاد مدام به ساعتشان نگاه می کردند

علت را پرسیدم ، گفتند :

"وقت نماز است "

همان لحظه به خلبان اشاره کردند که همین جا فرود بیا تا نمازمان را اول وقت بخوانیم

خلبان گفت :

"این منطقه زیاد امن نیست

اگر صلاح می دانید تا رسیدن به مقصد صبر کنیم "

شهید صیاد گفتند :

"هیچ اشکالی ندارد .. ما باید همین جا نمازمان را بخوانیم .. "

خلبان اطاعت کرد و هلی کوپتر نشست

با آب قمقمه ای که داشتیم وضو گرفتیم و نماز را به امامت ایشان اقامه کردیم

وقتی طلبه های شیراز از آیت الله بهاءالدینی درس اخلاق خواستند

ایشان فرمودند :

"بروید از صیاد شیرازی درس زندگی بگیرید

اگر صیاد شیرازی شدید ، هم دنیا را دارید و هم آخرت را .. "



[ دوشنبه 94/1/24 ] [ 2:5 عصر ] [ شهیده ] نظر

خاطره بسیار زیبای سلام نماز آیت الله بهجت،پیشنهادی

 

راز فریاد آیت‌الله بهجت (ره) هنگام سلام نماز 

تهران زندگی می‌کردم، کارم در زمینه کامپیوتر بود، روزی از تلویزیون یکی از نمازهایی را که آیت‌الله بهجت (ره) می‌خواندند را دیدم و لذت بردم. 

تصمیم گرفتم به قم بروم و نماز جماعتم را به امامت آیت‌الله بهجت (ره) بخوانم،

همین کار را هم کردم، به قم رفتم، دیدم بله همان نماز باشکوهی که در تلویزیون دیدم در قم اقامه می‌شود،

نمازهای پشت آقا بسیار برایم شیرین و لذت بخش بود،

برنامه‌ام را طوری تنظیم کردم که هر روز صبح بروم قم و نماز صبحم را به امامت آقای بهجت بخوانم و به تهران برگردم. 

یک سال کارم همین شده بود، هر روز صبح می‌رفتم قم نماز می‌خواندم و برمی‌گشتم،

در این زمان شیطان هم بیکار ننشسته بود، هر روز مرا وسوسه می‌کرد که

چرا از کار و زندگی می‌زنی و به قم می‌روی؟ خوب همین نماز را در تهران بخوان و … 

کم کم نسبت به فریادهای آیت‌الله بهجت (ره) هنگام سلام دادن آخر نماز حساس شده بودم،

آخه چرا آقا فریاد می‌کشه؟ چرا داد می‌زنه؟ چرا با درد سلام می‌ده؟ حساسیتم طوری شده بود که خودم قبل از سلام‌های آقا سلام می‌دادم. 

به خودم گفتم من اگر نفهمم چرا آقا موقع سلام آخر نماز فریاد می‌کشه دیگه نمیام قم نماز بخونم،

همون تهران می‌خونم، این هفته هفته آخرمه … 

یک روز آومدم و رفتم دم درب منزل آقا، در زدم، گفتم باید بپرسم دلیل این فریادهای بلند چیه، رفتم دیدم آقا میهمان داشتند،

گوشه اتاق نشستم و در افکار خودم غوطه‌ور شدم، تو ذهن خودم با آقا حرف می‌زدم،

آقا اگر بهم نگی می‌رم هان! آقا دیگه نمیام پشتت نماز بخونم هان!

تو همین افکار بودم که آیت‌الله بهجت انگار حرفامو شنیده باشه سر بلند کرد و به من خیره شد،

به خودم لرزیدم، یعنی آقا فهمیده من چی می‌گفتم؟ من که تو دلم گفتم، بلند حرفی نزدم، چطور شنید؟ 

سرم را پایین انداختم و آرام از مجلس خارج شدم و به تهران برگشتم،

در راه دائما با خودم می‌گفتم آقا چطور حرف‌های من را شنید؟

در همین افکار بودم تا اینکه شب شد و خوابیدم، در خواب دیدم پشت آیت‌الله بهجت (ره) ایستادم و

در صف اول نماز می‌خوانم، متعجب شدم، در بیداری اصلا نمی‌توانستم به چند صف جلو برسم چه برسد به اینکه برم صف اول! 

خوشحال بودم و پشت آقا نماز می‌خواندم، یک دفعه تعجب کردم، دیدم در جلوی آقا،

روبروی محراب یک دربی باز است به یک باغ بزرگ و آباد، آخه این در رو کی باز کردند؟

اصلا قم چنین باغ بزرگی نداره، تعجب کردم، باغ سر سبز و پر از میوه‌ای بود،

خدای من این باغ کجا بوده؟ در همین افکار بودم که به سلام آخر نماز رسیدیم،

در انتهای نماز و هنگام سلام نماز درب باغ محکم بسته شد، یک لحظه از خواب پریدم. 

یعنی من خواب بودم؟ آقا جواب سئوال من رو در خواب دادند،

پس راز این فریاد بلند آقا هنگام سلام نماز درد دل کندن از آن باغ آباد و بازگشت به زمین خاکی بود؟

به دلیل این درد آقا فریاد می‌کشید، من جواب سئوالم رو گرفته بودم

و پس از آن سه سال دیگر عاشقانه هر روز صبح برای نماز به قم می‌رفتم و سپس به تهران بازمی‌گشتم تا آقا رحلت کردند



[ دوشنبه 94/1/24 ] [ 2:2 عصر ] [ شهیده ] نظر

رزق چیست؟

 

علامه حسن‌زاده آملی

 رزق چیست؟ 

رزق کلمه ای است بسیار فراتر از آنچه مردم می دانند.

آیا میدانی نمازت رزقی است از سوی خداوند؟چه بسا خیلی از انسانها که نماز نمی خوانند.

اذکاری که صبح و شام می خوانی رزق است.

یا زمانی که خواب هستی و ناگهان،به تنهایی و بدون زنگ زدن ساعت بیدار می‌شوی و نماز میخوانی رزق است.چون بعضی‌ها بیدار نمی‌شوند.

زمانی که با مشکلی رو به رو می شوی خداوند صبری به تو میدهد که چشمانت را از آن بپوشی،این صبر رزق است.

زمانی که در خانه لیوانی آب به دست پدرت میدهی این فرصت نیکی کردن رزق است.

گاهی اتفاق می افتد که در نماز حواست نباشد ناگهان به خود می آیی و نمازت را با خشوع می خوانی این تلنگر رزق است.

یکباره یاد امام زمانت می افتی وسلامی میدهی ودلت حسابی تنگ میشود.

:رزق واقعی این است.رزق خوبی ها،نه ماشین نه درآمد،اینها رزق مال است که خداوند به همه ی بندگانش میدهد،اما رزق خوبیها را فقط به دوستدارانش میدهد.

الهی! رویم را نیکو کردی،

خویم را هم نیکو گردان!



[ دوشنبه 94/1/24 ] [ 1:56 عصر ] [ شهیده ] نظر

<< مطالب جدیدتر :: مطالب قدیمی‌تر >>