سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عـطر ظهــور

آنکه تو را ندارد چه دارد و آنکه تو دارد چه ندارد؟

همسر

 

امام خامنه ای: همســــر یعنی همسفــــر تا بهشت

...

 

 



[ یکشنبه 93/12/3 ] [ 12:0 صبح ] [ شهیده ] نظر

تکــرار غــم انـگـیز روز هایــم...

از اعمـاق رویاهــایـم ،فریادهـا ــیم را ســکوت میکـنــم

تا در حقیقـت بمــیرد ایـن جســد متحـرک

 میـان اینهمــه دروغ هایـ واقعــی

زیر آوارهــایـ  باران مانــده ام با چتـر آهنــی

 میشـویـد خوبی هایــم ،را نمـیـبـرد پلـیدیـهـایـم را ،

بس که سنگــین شـده ام سـیل ها هم طرفــم نمی آیــند 

بی تو من اینــم نه کـمتر نه بیـشتر


..


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ایـن روزهــا....

دروغ گفتــــن را خــــــوب یـاد گرفتــــــــــه ام

حــال مـ ــن خــــــــوب است

خــوبِ خــوب

فقـط زیــــاد تا قسمتــی هــــوای دلــ ــم طوفــــانی

همــراه با غبـــارهـای خستگـــــــــــــی ست

و فکـر مـی کنـــم

ایـن روزهـــا...

خــدا هـم از حـــرف هـای تکـــ ــراری مــ ــن خستـــه است

چـه حــس مشتـرکـــی داریــم مــ ــن و خـــدا

او...

از حــرف هـای تکـــ ـــراری مــن خستـــه است

و مـــن...

از تکـــ ــرار غـــــم انگیــز روزهــــایم...


...


..

 



[ شنبه 93/12/2 ] [ 3:0 صبح ] [ شهیده ] نظر

امروز جمعه....

دلم می گیرد و به یاد آقایم دلتنگ تر از همیشه ام !

من نیز همچون تمام منتظرانِ سرورم ، هرجمعه کمتر پلک می زنم تا زودتر ببینمش !

هرجمعه که کوچه پس کوچه های دل را آب و جارو می کنیم ، برای استقبال از گام

هایی که معطر به عِطر گل یاس اند ...

همه در این اندیشه ایم که : " این جمعه ... جمعه ی وصل است ؟؟؟؟"

مهدی جان ! این منم ... رو سیاه ترینِ منتظرت !

به ستوه آمده از این همه نخوت و کینه و بوی تعفنی که دنیا را فراگرفته است !

از کودکی آموختم وآموختیم که : دنیا مرزعه آخرت است ؛

پس ... هرچه داشتیم ، کاشتیم ! "اندک،اندک" ، هرچه که بود ... !

وامروز این مزرعه با تمام اندک محصولش ، غرق آتشی از کینه و نفرتِ شیطان است!

نفرتی که منِ انسان، بازیگر آنم !

جانم به فدایت ...

امروز در این هوای غبار آلود ، چَشم ، چَشم را نمی بیند ، چه رسد که دل ... دل را ؟!

هر دم که فرو می بریم ، به شوق عطر حضور توست ؛ ورنه این هوا غریب است ...

و همچو بغضِ گلوی تمام دلشکستگانت ... سنگین !

مفهوم زندگانیم ...

از گذشته هیچ کودکی به دنیا نیامد مگر با ... گریه ؛

حال این گریه از کجا بود ؟ فقط خدا می داند ...

همواره اندیشیده ایم ، که شاید از فراق تنها آغوش مهربان و بی منت بود ؛

و این بغض و گریه ، بر گلو می ماند و پنهان بود تا ... وصال !

اما امروز چه بر سر انسان آمده که قهقهه می زند ، بر آن هق هق عاشقانه ؟!

این شریف ترین مخلوق چه کرده که ، پلیدترین مخلوق او را به سخره گرفته است ؟

صدای قهقهه های شیطان آزارم می دهد ، حتی گوش خراش تر از آنروز است ...

همانروز که ... هبوط یافتم !!!

ای پسر فاطمه ...

امروز گرچه دستمان تهی ست و سرد ، اما دل همواره لبریز گرمای عشق توست !

این روزها نجوا ، نجوای العجل است برای ظهور منجی ...

که البته شیطان کمر همت خود را بسته تا این واژه را نیز همچون انسانیتِ انسان ها ،

به بازی گرفته و باب میل خود معنا بخشد ..

اما به خداوندگاری که در هیچ کجای دنیا نیافتم همچو او را ، که تو تنها آرامشبخش

این همه بشر هستی و تنها تو منجی بودی و می مانی !

عزیز زندگانیم ... گرچه دل ، تنگ است ، اما مجال تنگ تر...

فقط می خواهم بگویم : " امروز همچو هرجمعه دیگر ، دستان منتظرانت دخیلند بر

آستان پر مهر خداوند ... !


 



[ جمعه 93/12/1 ] [ 4:37 عصر ] [ شهیده ] نظر

برای خاطر مادرم...

 

برای خاطر مادرم

 

بـــــــرای تو و چادرخاکی اتــــــــ می نوسم بانو

برای تویی که من زیر بیرقتــــــــــ گام بر میارم و نفــــــــــس میکشم

برای کسی که سیاهــــــــی چادرم را از او به وام گرفته ام

برای اویی که به من عفافـــــــــــ آموخته

برای کسی که درد جانکاه تازیانه و میخ در را تحمل کرد اما چادر سیاهـــــــــش از سرش نیفتاد

برای کسی که حتی بعــــــــتد از وفاتش هم به فکــــــــــــر حجابش بود

مادر

این شبــــــــــ های بی تو سختـــــــــ می گذرد؛خیلی سختـــــــــ

از تو می خواهم

به من

و به همه ی دختران سرزمینم

عفاف هدیه کنی

که زیباترین نشان و یادگاری توستــــــــــ



[ جمعه 93/12/1 ] [ 4:29 عصر ] [ شهیده ] نظر

حجاب از زبان یک آمریکایی...

 

12

 

من در آمریکا چشم به جهان گشودم و در بدترین شرایط اجتماعی، در میان مفاسد جامعه آمریکا بزرگ شدم.
قبل از اینکه مسلمان گردم در طول مدت عمر گذشته ام (از طفولیت تا زمانی که دورادور با مسلمانان و بعد با اسلام آشنا شدم) در آمریکا با مشکلات اجتماعی بسیار و حوادث ناگوار و قبایح و زشتی های تمدن غرب که برخی از آنها مخصوص آمریکاست روبرو شدم.
در اثر تماس های حضوری و ارتباطات بعدی با برخی از بانوان ایرانی ساکن آمریکا با اسلام آشنا شدم…
در این میان با یک مهندس مسلمان ایرانی آشنا شدم که منجر به ازدواج با او گردید، و پس از کسب اطلاعات نسبتا بیشتری در باره اسلام از او، متوجه شدم که حجاب باید بگیرم و دلایلی که شوهرم مطرح کرد، مرا قانع نمود، بخصوص که از مردان شهوتران این جامعه بی روح و بی محتوی و فاسد، به ستوه آمده بودم.
این بود که حجاب را بهترین وسیله محافظت خود در برابر این مردان یا بهتر، این وحشیان ظاهرا متمدن دیده و با رضایت خاطر قبول کردم.
از وقتی که خواستم حجاب داشته باشم (روز بعد از ازدواج احساس کردم که قدم در مسیر کمال برداشته ام…)
در باره اثرات مفید و مثبت حجاب و به طور کلّی پوشیده شدن بدن زن، مخصوصا در آمریکا هر چه بنویسم، که نوشته ام و برعکس از اثرات نامطلوب برهنه شدن زن (قسمتی یا بعضی از اعضأ برهنه باشد یا خیلی از جاهای بدن) در فاسد کردن مردان و فاسد شدن خودشان و بالاخره زیانهای ناشی از عدم پوشش زن در جامعه، هرچه بگویم که گفته ام.
اما برای اینکه شما را با روح قضایا آشنا سازم، ترجیح میدهم به مسائلی در اینجا بپردازم، تا شما را سریع تر با روح مریضِ جامعه آمریکا آشنا کند، و آنگاه خودتان درباره اهمیت و نقش حجاب و مراتب ضرورتش در این جامعه عقب ماندها از انسانیت، و رشد کرده از نظر صنعت پی ببرید:
در زمستان که مردم مجبورند به جهت سردی هوا خود را پوشانده و پوشش بیشتری داشته باشند به طور طبیعی و کاملاً محسوس، در آمریکا تجاوز به عنف نسبت به زنان کمتر میشود، لکن در تابستان که زنان علاوه بر گرمای هوا به پیروی از مدهای جلف و فاسد کننده، خود نیز دنبال بهانه ای هستند تا هر چه ممکن است لباس خود را سبک نموده و به بهانه گرما اعضای حساس بدن خود را در معرض دید مردها قرار دهند.
تجاوز به عنف نسبت به زنان، حتی پیرزنان نیز افزایش مییابد، و تا آنجا پیش میرود که در این فصل راهبه ها نیز مورد حمله مردان جنایتکار قرار میگیرند.
علتش آن است که زنان آمریکا با آزاد کردن اعضاء بدنشان در رفت و آمدها، بصورت عریان یا نیمه عریان، در میان مردان ظاهر شده و موجبات تحریک آنها را فراهم میکنند، که در برخی این هیجانات نامطلوب تا به سرحد جنون پیش میرود، و منجر به تجاوز به عنف میگردد، یعنی سلامت روح مرد و جامعه با نوع و کیفیت پوشش زن رابطه مستقیم و غیر قابل انکاری دارد، در حالی که یقینا در بین زنانی که خود را پوشیده اند، مخصوصا مسلمانان، این بیماری فصلی یا… وجود ندارد و یا تا به این حد جنون آمیز شدت پیدا نمی کند، یعنی عملاً به آثار و نتایج وجود و عدم حجاب در زن پی برده ام…



[ جمعه 93/12/1 ] [ 4:27 عصر ] [ شهیده ] نظر

<< مطالب جدیدتر ::